نوشته شده توسط: الهه ناز
داستان ضرب المثل بار الاغ را که بردارند پالانش را هم بهمقصد نمی رساند
کاربرد ضرب المثل:
ا?ن ضربالمثل را معمو?ً در مورد افراد? بهکار م?برند که تنپرورند و کار? را که به عهدهشان گذاشتند را به سرانجام نم?رسانند و مدام بهانه م?گ?رند. از طرف د?گر وقت? که به آنها امت?ازات? هم داده م?شود، آنامت?ازات را نم?ب?نند و باز شانه خال? م?کنند از ز?ر بار مسئول?تها?شان .
داستان ضرب المثل:
م?گو?ند که مرد ه?زمشکن? بود که ا?غ و شتر? داشت و از آنها برا? حمل بار ه?زمش کمک م?گرفت. ه?زمها را بار آنها م?کرد و به شهر م?رفت تا ه?زمها?ش را بفروشد.
روز? طبق معمول ه?زمها?ش را رو? دوش ا?غ و شتر سوار کرد و به سمت شهر حرکت کرد.
در م?انه راه ا?غ بنا گذاشت به ناسازگار? و خود را به خستگ? زد. ه?زمشکن که د?د ا?غ توان حمل ه?زمها را ندارد، از بار او کم کرد و بر دوش شتر گذاشت.
باز هم به هم?ن روال گذشت، تا ا?نکه ه?زمشکن همه بار ه?زم رو? دوش ا?غ را برداشت و رو? شتر سوار کرد.
هنوز کم? نگذشته بود که ا?غ رو? زم?ن خواب?د و وانمود کرد که د?گر نم?تواند راه برود.
ه?زمشکن ا?نبار در اقدام? جالب پا?ن ا?غ را هم برداشت و ا?نبار خود ا?غ را به همراه پا?نش رو? شتر ب?چاره سوار کرد.
گردآوری:بخش سرگرمی بیتوته